۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

اطلاعیه

دوهفته قبل همسرم بتول، درگیرودار کارهای مربوط به ویزایش ازسفارت ایران، تلفنش را گم کرد. سه روزبعد تلفن من هم گم شد. زنگ زدم. کسی گوشی را برداشت و گفت این تلفن ازمن است. حالا چون شما میگوئید که ازشماست، باشد، برایتان می آورم. من ساده لوح تا خواستم آدرس را بدهم، خندید و گفت: من خودم جایت را دیده ام، همانجا باش. من می آورم هاهاههاها. اما دزد با انصافی بود. چون فردایش به شرکت روشن رفتم و اطلاع دادم که سمکارتم گم شده و من خواهان احیاء آن می باشم. آنها وقتی سیمکارت جدید با همان شماره قبلی ام (0799409697) را دادند، دیدم کریدتم کاملا دست نخورده است و هیچ مصرف نشده است. باخود گفتم: (آفرین. دزد هم دزد دشت برچی. با انصاف و با مرام.) حالا بدین وسیله به اطلاع دوستان رسانیده می شود که تلفن های ما (من و بتول) هردو گم شده اند و ما هیچ شماره ای ازدوستان نداریم. اگرازشما احوال نگرفتیم، علت را بدانید و گلایه ای نداشته باشید. آنعده ازدوستان که دوست دارند ما احوالشان را بگیریم، میتوانند شماره تلفن خود را به آدرس اینجانبان روان نمایند. البته به لطف دوستم رضا ساحل فعلا دسترسی به یک سیت نوکیای 1100 دارم.

هیچ نظری موجود نیست: