۱۳۹۲ تیر ۱۹, چهارشنبه

خواهر ناراضی کرزی

همه نوعش را از ادی زنگولگ دار گرفته تا دختر قد بلند برقع پوش داشتیم، اما این نوعش دیگر، تازگی دارد.
ما که متأهلیم، اگر مجردها دلشان شوخی بکشد و بخواهند به یکی از این خانمهای گیسو پریشان نزدیک شوند و پرزه ای بپرانند (متلکی بگویند) و فیضی ببرند، چه خواهد شد؟
باید دقت بیشتری کرد. حالا نمی شود مطمئین بود که این خانم زیبا که از روبرو می آید، واقعا همان است که می خواهید یا خدای نکرده یکی از خواهران ناراضی کرزی.
مواظب باشید

۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه


(عکس و مطلب از حمید محمدی) 
داکتر الحاج برات علی با شرط ضمانت
امراض زردی سیاه، بواسیر، مرض شکر، روماتزم، فالج، سنگ گرده، معده، درد دندان، پرده چشم، گل چشم، چوره، انواع سرطان، مارگزیدگی، گژدم گزیدگی، هیپنوتیزم، گرفتن ناف، دفع سحر وجادو، گرفتن سایه و تداوی میرگی، ترس خورده گی و غیره امراض را تداوی میکند!

1

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

برادرند دیگر، اتفاق می افتد...




همه عالم و آدم نوشته اند که "برادران ناراضی کرزی، امروز دروازه خانه جناب جلالت مأب را کوبیدند". خوب عزیزان، به شکر خدا، من و شما که از خانواده های پرجمعیتیم و این را میدانیم که بین برادرها، چه نزاع ها که نمی شود. حتما تجربه هم کرده اید. به هرحال، این اتفاق ها می افتد و زیاد خود را نگران نکنید. برادرند دیگر. یکی دو ساعت دیگر، دوباره همان آش و همان کاسه، باهم می نشینند و به ریش همه ما و پست های فیس بوک مان هم می خندند. 

۱۳۹۲ خرداد ۳۱, جمعه

جان مادرت کرزی...

"چرچیل" زمانی گفته بود: "این مهم است که بدانیم ما در کجا هستیم. اما مهمتر این است که بدانیم که ما به کجا میرویم".
من واقعا گیج شده ام. نمی دانم که ما به کجا روانیم و کجا می رویم. تلاشهای کرزی در راستای طالبانیزه سازی قدرت از ملاعمر هم پیشی گرفته است و جامعه جهانی همچنان نظاره گر است. چهار تا عرب .... هم که فقط به فکر (به قول خودشان) اسلام و زیر شکم خود هستند، سیاست ما را رقم می زنند. دولت کرزی هم از پاکستان می خواهد که سران طالبان افغانستان را آزاد کند.
نمیدانم چرا اصول سیاست هم برای درک وضعیت افغانستان، می لنگد؟

            جان مادرت کرزی، فقط بگو چی گیرت می آید اینقدر سگدو می زنی؟ (تلاش می کنی؟)


۱۳۹۲ خرداد ۱۳, دوشنبه

ایران، جمهوری عشق و حال


آیا ایران جمهوری عشق و حال است؟
آیا این کشور، قلمرو حکومتی یکی از بنیادگرا ترین حکومت های اسلامی در جهان نیست؟
آیا قوانین سختگیرانه ناشی از برداشتهای عوام الناسی از اسلام، در محرمانه ترین سطوح روابط ایرانیان نظارت ندارد؟
آیا بودجه اختصاص داده شده برای کنترول روابط خصوصی مردم ایران توسط دولت سید علی خامنه ای، یکی از سرسام آورترین ارقام بودجه سالانه این کشور را تشکیل نمی دهد؟
پس چرا، تحولی که میتوان از آن به عنوان "انقلاب جنسی" نام برد، در ایران اتفاق افتاده است؟

مقاله ای از افشین شاهی در فارین پالیسی را بخوانید تا به جواب این سوالها برسید.

۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

جنایتی وحشیانه



از انسان بودنم می شرمم وقتی این مرد هراتی خود را انسان می داند. این جنایت را (تجاوز به دختر دوساله که منجر به کشتنش شده است)، وحشیانه ترین خبری است که ازاین دست می خوانم. پشتم می لرزد وقتی یاد می آورمش. 

۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

فراخوان مظاهره

خبر رسید که: 
 طی یک کنفرانس خبری، صبح امروز سخنگوی حزب الرجعت باالتحجر، ضمن برشماری خطوطی از مرامنامه این حزب، از همه طرفداران و حامیانش و کافه امت مسلمان افغانستان خواست تا ندای حق طلبانه این حزب مبنی بر راه اندازی تظاهرات های میلیونی در سراسر جهان بر علیه حکومت دست نشانده آمریکا به سرکردگی عروسک خیمه شب بازی حامد کرزی لبیک گویند.
مولوی نصرالدین سخنگوی این حزب همچنین از سایر ملل مسلمان جهان خواست تا ندای حق طلبی آنان را حمایت نموده  در کشور های خود شعارهای مشابه را به زبانهای رایج شان ترجمه نموده، محمدی وار سر دهند.
شعارهای مطرح شده توسط سخنگوی این حزب عبارتند از: "مرگ بر فانتا"، "مرگ بر سپرایت" ، "مرگ بر سون اپ 7 UP". البته در کشورهایی نظیر عربستان، امارات، قطر و کویت، شعارهای "مرگ بر دوغ" نیز تجویز می شود. 

۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

روز ملی دانشجو در افغانستان


بیشتر از هشتاد نفر از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل، در اعتراض به وجود قوم پرستی در فضای دانشگاه و اعمال فاشیستی و نژاد پرستانه غلام فاروق عبدالله رئیس دانشکده علوم اجتماعی و یکی از استادان این دانشکده، دست به اعتصاب غذا زدند. آنها یکی از مدنی ترین راه های اعتراض را انتخاب کردند و بعد از هشت روز اعتصاب غذا، دولت تمام خواستهای آنان را پذیرفت و اعتصاب پایان یافت.

این اعتصاب غذائی هشت روزه، نقطه عطفی است در تاریخ مدنیت گرائی افغانستان وهمچنین در تاریخ اعتراضات دانشجوئی. این کشور، تا کنون حرکتی تا این حد مدنی از جانب دانشجویان خود ندیده بود.
بنا براین، من به عنوان یک شهروند افغانستان، پیشنهاد می کنم که هفتم جوزا، روز پایان اعتصاب غذائی هشت روزه دانشجویان کابل را "روز ملی دانشجو" بنامیم.


۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

اینجا افغانستان (فاشیست ستان) است...


اینجا افغانستان است....
فاشیزم بیداد می کند. منطق اعتراض در دو شکل خود تبلور پیدا می کند. یکی در اعتراض و لب دوختن ونخوردن غذا و دیگری در انتحار.
اما انتحارچیان نکتایی پوش، آنقدر سخیف و رذیل اند که حتی نمی توانند اعتراض مدنی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی کابل را ببینند و آنرا باور کنند. آنها آنقدر بدوی اند که حتی معین وزارت تحصیلات عالی، خارج از عفت کلام، معترضین را "لوچک" می خواند. این یعنی منطق "تحصیلات عالی".


عکس: فیس بوک

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۰, جمعه

یاد "بابه علی یار"



چند روز قبل یکاولنگ رفته بودم. نیطاق. پنج شش سالی می شود که نرفته بودم. آخرین بار، درنیطاق، به دیدار مرحوم حاجی علی یار رفته بودم. شب بود و داشت غذای شبش را می خورد. مثل همیشه، ساده ترین غذا و خودش آرام و متین.
کنارش نشستم و با او به خوردن و صحبت روی کاری که با ایشان داشتم، آغاز کردم. شنیده بودم که در سنگرهای مقاومت، همیشه بعد از سربازانش غذا می خورده و هیچ تفاوتی با آنها را نمی پذیرفته است.
اما دیروز، به محض ورود به نیطاق، یاد "بابه علی یار" وجودم را فرا گرفت. مردی که نامش، براندام طالبان رعشه می افگند، اما خودش هرگز بلند منزل نساخت و در دوبی سرمایه گذاری نکرد. سادگی اش ستودنی بود و شهامتش پرستیدنی.
آخرین بار که دیده بودمش، دربامیان بود. من بعد از دیگران وارد شدم و کنار دروازه نشستم. وقتی با همه احوالپرسی کرد، رو به من کرد و همین که مرا شناخت، گفت: "اوهو، مهرآئین، تو ده دان دروازه شیشته ای؟ بیا ده پالوی مه بیشی" و مرا پهلوی خود نشاند و بعد به شوخی گفت: "ای (این) مهرآئین، کم مره اذیت نکده که مه قدر ازو ره ندنوم" وبعد خندید. میدانستم که شوخی می کند و کوچک نوازی.

۱۳۹۱ آذر ۲۱, سه‌شنبه

تجلیل از روزجهانی حقوق بشر وروز ملی قربانیان


امروز دهم دسمبر مصادف با 22 قوس، ازجانب کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، دفترساحوی بامیان و دفترنمایندگی ملل متحد (یوناما)، محفل تجلیل از روزجهانی حقوق بشر و روز ملی قربانیان درسالن کنفرانس هوتل نوربند قلعه بامیان برگزار گردید.

حبیبه سرابی والی بامیان درسخنرانی خود دراین محفل گفت: "جنگ فعلی افغانستان جنگ تحمیلی بالای ماست. دولت افغانستان هیچگاهی آغازگر جنگ نبوده ونیست. بلکه همواره دست دوستی و مصالحه به طرف دشمنان مسلح دراز کرده است".

وی افزود: "مردم، قربانی اصلی این جنگ اند، آنها خسته شده اند ودیگرجنگ را نمی خواهند. پس بیایید به خواست مردم گوش فرا دهیم".

عزیزالله شفق رئیس شورای ولایتی اعمال غیرانسانی طالبان و افراد القاعده درافغانستان را شدیداً محکوم کرد و ازآنان خواست تا دیگرمردم بی گناه افغانستان را قربانی جهالت شان نکنند.

سپس عبدالاحد فرزام، رئیس دفترساحوی بامیان کمیسیون مستقل حقوق بشرازپیوستن افغانستان درده سال گذشته به شش سند بین المللی که تأمین کننده حقوق بشری شهروندان است را به فال نیک گرفت و ازاینکه ضمانت های قانونی برای تأمین حقوق بشرایجاد شده است، ابراز خرسندی کرد. وی همچنین تأکید کرد که تنها پیوستن به این معاهدات کافی نیست. بلکه باید ضمانت های اجرائی این قوانین و معاهدات نیز سپرده شود.

فرزام پیش شرطهای مذاکره با طالبان را نیزبرشمرد. رعایت حقوق بشر، قانون اساسی و پذیرفتن پروسه عدالت انتقالی، شفافیت پروسه مصالحه، درنظرگرفتن حقوق قربانیان و مشارکت زنان وقربانیان جنگ درپروسه صلح ازجمله مواردی بود که مطرح شد.
 
رئیس دفترساحوی بامیان کمیسیون مستقل حقوق بشر ازتطبیق برنامه عدالت انتقالی، تأمین حاکمیت قانون، مبارزه جدی با فساد اداری و مجازات مجرمان، تأمین امنیت و عملی شدن تعهدات جامعه بین المللی درراستای تأمین حقوق بشردرافغانستان، به عنوان گامهایی یاد کرد که زمینه ساز تأمین حقوق بشری شهروندان می شود.

سپس خانم گورتی اومالا مسؤل بخش حقوق بشردفتریوناما هم ازموارد نقض حقوق بشر درافغانستان و بعضی ازکشورهای دیگرنام برد و مردم وقربانیان(بازماندگان قربانیان) را به مبارزه دوامدار برای رسیدن به حقوق پایمال شده شان دعوت کرد. وی گفت: "هیچ دولتی نمی تواند/حق ندارد که حقوق قربانیان را مطالبه کند و درمورد آن تصمیم بگیرد". وی گفت: "شعار امسال My Voice Comes (صدای من باید شنیده شود) است. یعنی قربانیان باید درتصمیم گیری های سطح جامعه سهیم باشند".

محمد صادق علی یار، نماینده کمیته قربانیان جنگ نیز بر آغاز و پیشبرد مبارزه حق خواهی توسط خود وبازماندگان قربانیان تأکید کرد و گفت: "انداختن گناه وضعیت موجود به گردن عوامل خارجی، فرار ازرنج مطالعه دقیق ازخود و نداشتن شهامت قبول پیامد های عملکرد خودمان است. بیائید نقطه پایانی بر دیدگاه های گذشته مان بیاندازیم".

وی همچنین علاوه کرد: " امروز درافغانستان، بسیاری ازمتهمین به جنایات جنگی، مجری قانون اند. حاکمیت قانون به عنوان یکی از گامهای مهم تأمین حقوق بشری افراد، زمانی بدست می آید که ضمانت های اجرائی قانون فراهم شود وتعهد اجرای قانون درنزد مجریان آن پرورده شود".

فاطمه که پدرش را درقتل عام طالبان ازدست داده است  ودرمراسم شرکت داشت گفت: "درمدت ده سال گذشته، حرفهای زیاد زده شده، تعهدات زیادی سپرده شده، قوانین زیادی هم تصویب شده است. اما عملا هیچ کاری درراستای احقاق حقوق قربانیان صورت نگرفته است. بسیاری از ناقضین حقوق بشر و جنایت کاران جنگی درچوکات همین دولتی که تعهدهای رنگارنگ می سپارد، برسرقدرت اند. اما تابحال هیچکدامشان محاکمه نشده اند. مسلماً این امکان وجود ندارد که پدرم دوباره زنده شود، اما بلاخره باید قاتلین پدرم به محاکمه کشانده شود. شاید این کار باعث التیام دردی شود که سالهاست در دل دارم".


وی درحالیکه اشک درچشمانش حلقه زده بود ادامه داد: "ما فراموش شده ایم".

بامیان ازجمله ولایاتی است که قتل عامها و کشتارهای دسته جمعی گسترده ای را دردوره های مختلف تاریخی (زمان درگیریهای جناحهای مختلف دردهه شصت و دوره طالبان) بخود دیده است.

 

مهدی مهرآئین/بامیان

۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه

مقعد نامه

  • این مطلب ازسخیداد هاتف است که من ازچهره نما (فیس بوک) اش برداشته ام.
  • در خبرها خواندیم که انتحاری ای که اسدالله خالد رئیس امنیت ملی افغانستان را زخمی کرد مواد منفجره را در مقعد خود پنهان کرده بود.
    گفته می شود که موفقیت انتحاری مذکور در حمله به آقای خالد به محبوبیت مقعد در وزیرستان دامن زده است. بر اساس گزارش ها، گروه های القاعده و طالبان اعلام کرده اند که این دو نیرو سر از ماه آینده تحت نام واحد " جیش المقعد" فعالیت خواهند کرد. ابومقعد، سخنگوی جلال الدین حقانی، نیزاعلام کرد که اسم مدرسه ی خود را به احترام مقعدهای به خون تپیده ی سربازان جیش المقعد به " مدرسه ی مقعدیه" تغییر خواهد داد. وی تاکید کرد که از این پس رساله ی جدید "خیر المقاعد" در صدر کتاب های درسی این مدرسه قرار خواهد گرفت.
    طبق بعضی گزارش های تایید شده، افراد طالبان در وزیرستان برگه های تبلیغاتی ای پخش می کنند که در آن ها مردان جوان ترغیب می شوند مقعدهای خود را در اختیار این گروه بگذارند. در یکی از این برگه های تبلیغاتی آمده است:
    " همتم بدرقه ی راه کن ای بن لادن که دراز است ره مقعد و من نو سفرم
  • مردم مجاهد و سر بلند وزیرستان! جوانان و نوجوانان غیور و قهرمان!
    چنان که می دانید مجاهدین شما در این اواخر یک سلسله عملیات را با استفاده از مقعدهای شان اجرا کردند که بسیار نتیجه بخش بودند. اما ما با کمبود مقعد مواجه ایم و نیاز به همکاری شما داریم. شورای مشترک رهبری القاعده و طالبان فیصله کرده است که به هر فردی که حاضر شود مقعد خود را در راه جهاد با مشرکین در اختیار مجاهدین قرار بدهد مقدار قابل توجهی پول پرداخته شود. این مبلغ از بیست و پنج هزار دینار شروع می شود و تا صد هزار دینار هم می رسد. جزئیات آن به شرح زیر است:
    مقعدهای معمولی و بی انعطاف: هر حلقه بیست و پنج هزار دینار
    مقعدهای شل شده که نیاز به ترمیمات جزئی دارند: هر حلقه چهل و شش هزار دینار
    مقعدهای مجرب و رابری با انعطاف بالا: هر حلقه هفتاد هزار دینار
    مقعدهای عمیق، محکم و انعطاف پذیر با ظرفیت گنجایش بمب های چهار اینچ در هشت اینج: هر حلقه نود و هشت هزار دینار
    لازم به ذکر است که افراد متقاضی باید ابتدا امتحان بدهند و تست های نوک عصا، دسته ی بیل و مرمی راکت را سپری نمایند. کسانی که می خواهند جایزه های بالاتر ببرند می توانند به مراکز" ترمیم و ارتقای مقعد" در مرکز شهر مراجعه کنند".
    بر اساس گزارش های رسیده از وزیرستان، هزاران مرد جوان همه روزه در برابر مراکز ثبت مقعد طالبان صف می کشند و بی صبرانه منتظر ورود در امتحان مربوطه هستند. یکی از این جوانان که هیجانی شده بود و اعتماد به نفس بالایی داشت به خبرنگار رویترز گفت :"بمب هشت اینچه چیست، من همین حالا می توانم سر تو را به مقعد خود فرو کنم". مرد جوان و لاغر دیگری که تا حدی مضطرب به نظر می رسید و یکریز این پا و آن پا می کرد گفت:" من می دانم که مقعد خوبی ندارم و فکر نمی کنم به خاطر آن به من پولی بدهند، اما خودم را اخلاقا مکلف می دانم که منفجرش کنم".
  •