۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

دردایکندی ام (بخش پنجم)

صبح زود همه باهم رفتیم بازاروبعد لزیرکه تقریبا نیم ساعت ازنیلی فاصله دارد. درراه به پلی بزرگ و چوبی می رسیم که میگویند جناب والی مبلغ هنگفتی (28000 دالرامریکائی) را بابت آن حساب داده و آنچه را تحویل داده، پلی است با مصالح ساختمانی ای که ازفقط سه مترآنطرفتر(سنگ کوه) آورده شده و چوبی که به احتمال قوی سرمردم محل حواله شده است ومصالحی که درمنطقه با کیفیتی پائین ساخته میشود.
به لزیررسیدیم، قریه ای زیبا که دریایی پرآب ازمیان آن میگذرد. با مردمانی پرنشاط و صمیمی. چشمه ای آب گرم هم درآنجاهست که کسی ازاهالی محل، حمامی پنج اتاقه برآن بناداشته و مبلغ ده افغانی کرایه استحمام میگیرد. ماهم تجربه کردیم. عکسهای زیادی گرفتم. آتشی درست کردیم و شوربائی. ولی رفقای نامردم ماهی خریدند و چون من برای عکس گرفتن به قریه های مجاوررفته بودم، وقتی آمدم فقط استخوانهایشان را دیدم. وبعد ازظهربرگشتیم.

هیچ نظری موجود نیست: