درقریه ای بنام چشمه کبک، حدفاصل بین اژدی و لزیرمرکزدایکندی، درکناره جاده، سنگی به طول تقریبا سه متردرزمین گورشده است که به نام سنگ زینل مشهوراست.
این سنگ قصه ای جالب دارد. گویا درایام قدیم تر، شخصی بنام زینل که پهلوانی زبردست بوده درآن قریه می زیسته است که هیچ فرزندی نداشته است و داغ فرزند بدل، دارفانی را واداع میگوید. اما قبل ازمرگش، این سنگ را ازدریا (رودخانه) همجوار به بالای کوه آورده وبه صورت قائم نصب کرده است. باشد تا نسلهای آینده ازوی نشانی به یادگارداشته باشند. چون او فرزندی نداشت و میخواست اینگونه نامش را ماندگارسازد. وزن این سنگ با زورآدمی قابل قیاس نیست و باورش را کمی دشوارمیکند. اما کسی که همراه ما بود گفت که درولسوالی خدیرولایت دایکندی، سنگی است که میگویند زمانی دختری کوچی برای برپاداشتن خیمه اش ازدریا آورده بوده وامروزه حتی سه نفرهم نمیتواند آن سنگ را ازجایش تکان بدهد. (به حق چیزهای نشنیده)
پی نوشت: خوش بحال زینل که اینقدربه این خراب آبادخوش بین بوده که میخواسته نامش جاودانه شود. حال آنکه زینلها را چشم دیدن نیست اینجا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر